
رده بندی :
برای بیشتر مسابقات دو نوع جدول رده بندی A و C استفاده میشود که جدول A دارای کاربرد بیشتری است . هر خطا در طی مسیر دارای مجازات خاصی می باشد. هر بار مانعی به زمین بیفتد یا در صورت اولین امتناع اسب از پرش(توقف اسب درمقابل مانع و یا رد کردن آن)، 4 خطا منظور می شود. در صورت دومین امتناع اسب از پرش و یا افتادن سوارکار، اسب و سوارکار از دور مسابقه حذف می شوند.
اگر مسابقه شامل باراژ ( یک مسیر کوتاه تر با تعداد موانع کمتر) نباشد، شرکت کننده ای که مسیررا درکمترین زمان طی کرده است برنده خواهد بود. اگر مسابقه شامل باراژ باشد، برنده شرکت کننده ای تلقی میشود که دارای خطای کمتری در طی باراژ بوده و در صورتی که خطاها یکسان باشد زمان دومین عامل تعیین کننده خواهد بود.
مسابقاتی که بر اساس جدول C داوری می شوند، مسابقات سرعت نامیده شده و رده بندی بر اساس زمان انجام می شود. خطاهای ایجاد شده به ثانیه تبدیل شده و به زمان طی کردن مسیر توسط سوارکار اضافه می گردد.
در مسابقاتی که بر اساس جدول A می باشد یک زمان مجاز وجود دارد. سوارکارانی که مسیر را در زمان مجاز طی نکنند به ازاء هر 4 ثانیه تجاوز از زمان مجاز یک خطا به آنها تعلق می گیرد. مسابقه بر اساس هر جدولی که برگزار شود یک محدویت زمانی برای مسیری که بایستی طی شود وجود خواهد داشت . تجاوز از زمان محدود منجربه حذف سوارکار خواهد شد.

● اسب تنبل:
اسب تنبل سوار را به جنون ميكشد. در ابتدا ميبايست پيبرد كه اسب ذاتاً تنبل است يا اين كه دلائلي باعث اين تنبلي است. به عنوان مثال، ممكن است اسب به آمادگي مطلوب نرسيده باشد. مثلاً چاقِ يا لاغر باشد، بيمار بوده و يا اثرهاي سوار را نميفهمد. بهتر است اسب تنبل را همراه با اسبي چالاك به صحرا ببريم. اگر او همچنان ميل به حركت نداشت، سوار اثرها را قويتر كند. و در موقع مناسب او ضربات مقطع و شديد شلاِق را به كار خواهد گرفت و اگر اسب به جلو پريد بايد او را نوازش كرد. اين تمرين بايد تا آن جا كه تكرار شود تا اسب منظور سوار را دريافته به سادگي به اثرها جواب دهد. مهم اين است كه سوار اسب را به حركت به جلو وادار كند. او ميبايست اين فشارها را به مرور كاهش دهد تا اسب را نسبت به آنها بيتفاوت نشود.
● اسب كله شق:
اين گونه اسبي قادر به تحرك و اعمال قدرت است و مايل نيست آنها را در خدمت سوار كار بيتفاوت بگذارد. و نكته اين جاست كه اسب پي ببرد سوار آنقدرها خبره و مصمم نيست. اسب به سرعت به اين موضوع پي برده و سردست ميزند و مشكل بتوان اين حركت را از سرش انداخت. براي حل اين مشكل سواري مورد نياز است كه به زين چسبيده و بدون اين كه اسب اجازه نافرماني بدهد او را به جلو هدايت كند. به محض اطاعت اسب سوار بايد او را نوازش كرده و اطمينان اسب را جلب كند. به محض اين كه سوار احساس كند اسب ميخواهد رم كند و يا سردست بزند، بايد يكي از دستجلوها را كشيده و مانع حركت او شود و دقت كند كه حركت طولاني نباشد، چه ممكن است اسب روي سواركار به غلطد.
● نامتناسب بودن اندام:
امروزه اسبهايي كه داراي مشكلاتي در اندام هستند به ندرت براي فروش به عنوان اسب ورزشي ارائه ميشوند. اگر اين عدم تناسب فقط مربوط به ضعف دست و پاها و مفاصل باشد، با مراقبت و پيگيري و حفاظت ميتوان اين نقاط ضعيف آنها را همراه با پرورش ساير اندامها پروراند. البته گفتن اين مطلب بسيار ساده و عمل آن بسيار مشكل است.
● نامتناسب بودن گردن:
امروزه اين اسبها كمتر براي فروش ارائه ميشوند. اگر علاوه برنامتناسب بودن گردن فك پايين هم سنگين و بزرگ باشد، احتمال درست كردن چنين اسبي خيلي ضعيف است. بزرگي و سنگيني فك پايين به اسب اجازه نميدهد به آبخوري شود. چرا كه استخوان بزرگ فك پايين روي گردن فشار آورده و اجازه فعاليت را از آن ميگيرد. من پيشنهاد ميكنم با چنين اسبي كار نشود.
بعضي از اشكالات گردن مثل شكستگي از مهره سوم ناشي از دستهاي خشن سواركار است، به هنگام تربيت اسب جوان يا اسبي كه در اثر بدسواري خراب شده است، بايد پيرو همان اصولي بود كه اسب از عقب به جلو درست ميشود، نه اين كه روي سر و گردن او فشار آورده و آنها را از كار بياندازيم.
اسبهايي كه داراي گردن قوي مانندي هستند معمولاً برقرار تماس با دهان آنها مشكل است. براي تربيت اين گونه اسبها بايد تلاشي مضاعف داشت و برنامه آموزشي طولاني مدت و سخت از جهت سواركار - براي آنها در نظر گرفت. و اگر قصد داشته باشيم آنها را زود به بهرهبرداري برسانيم موجب شكستن گردن از مهره سوم ميشويم. وقتي كه اسب سرو گردن خود را جلو و پايين كشيده به دنبال آبخوري ميرود ميتوان آموزش او را ادامه داد. اگر از اسبي با اين خصوصيات خيلي زود بخواهيم سرو گردن را افراشته كند، عضلات ناحيه جدوگاه او لقتر شده و ديگر اصلاح نميشود.
اين نوع گردن انعطافپذير است ميتواند آن را جمع كرد و يا به طرفين انحناء داد كه باعث جابجائي گردن شده و شانه خارج را به طرف خارج متمايل ميكند. راندن اين گونه اسبها به جلو بسيار مهم است. اگر اسب آبخوري را قبول نميكند، آبخوري كلفتتري استفاده كنيد. در حركت روي قوسها اثرهاي دست و وزن و پاي خارج قويتر باشند. براي ريشهكني اين نقيصه بايد عضلات زيرين گردن را قوي كرد و با راندن اسب به جلو و واداشتن او براي كشيدن سرو و گردن به جلو و پايين اين امر ميسر است. ▪ گردن گوزني:
عضلات زيرين اين گونه گردن بسيار بزرگ هستند. براي اسبي اين چنين كشيدن گردن بسيار مشكل است. بايد عضلات زيرين گردن را آب كرده و عضلات بالائي را پرورش دهيم و ميتوان اسب را با بغل بندهايي كه پايينتر بسته شدهاند و يا تعليمي ثابت كه سر او را پايين نگه ميدارد سوار شد. اين گونه اسبها كمر منقبض دارند. كار روي كاوالتي و پرشهاي ژيمناستيكي براي نرم كردن كمر آنها بسيار مفيداند.
● شكل غلط كمر:
اسبهايي كه طول كمر آنها - كوتاه يا بلند - غلط است همواره از آن دستهاي نيستند كه براي كار مشكل داشته باشند. اسبهايي كه كمر آنها بلند است معمولاً خوش سواري هستند. اگر عضلات كمر آنها بين جدوگاه و تهيگاه به خوبي پرورانده شده باشند، مشكلي براي كار نخواهند داشت و برعكس كمربلند و نرم مزيتي است براي تربيت او. به هرحال اگر كمر آنقدر بلند باشد كه پاها نتوانند خود را به مركز ثقل برسانند، طول گامها كوتاه شده و اين گونه اسبها براي درساژ مناسب نيستند، ولي براي پرش و سه روزه مناسبترند، چرا كه در صورت ارتكاب اشتباهي، از كمر خود به عنوان ستوني متعال كننده كمك ميگيرند. بايد به هنگام شروع آموزش چنين اسبي در نظر داشت كه، كمربلند را نميتوان با آموزش كوتاه كرد، فقط ميتوان با نيم توقف و حركتهاي انتقالي متوالي در تمرينها شلنگهاي او را كشيدهتر كرد. ▪ كمر كوتاه:
بديهي است كه پاي اين گونه اسبها به راحتي به زيرآمده و تجمع آنها سادهتر است. از طرف ديگر آنها همواره با مشكل كمر مواجهاند. كمر كوتاه نيازمند گردن بلند است تا به نرمش آن كمك كند. اگر طول گردن اسب بلند نباشد در عمل مشكل بتوان پاهاي اسب را به زير كشيد. اين گونه اسبها خوش سواري نيستند. اسبهاي كمر كوتاه فقط زماني به حداكثر توان ورزشي ميرسند كه سوار توجه خاصي به تمرينهاي به جلو و پايين كشنده مبذول كرده و دستهاي بسيار نرمي داشته باشد.
● اسبي كهعقبش بلندترازجلوست:
از آن جا كه اسبهاي جوان هنوز به كاملترين مرحله رشد نرسيدهاند، معمولاً عقبشان بلندتر از جلويشان است و در نتيجه وزن روي دستهايشان ميافتد. اگر پس از رشد كامل اين نقيصه برطرف نشود اين چنين اسبي براي درساژ مناسب نيست. براي پرش نميتوان آن را نقص به حساب آورد، چرا كه اسبهاي «هالاوآلا» برنده مدالهاي المپيك شدهاند.
در تمرينها نبايد از اين اسبها خواسته شود كه در زمان طولاني با سر پايين و كشيده حركت كننده، حتي در زمان استراحت هم بايد براي حفظ تعادل سرو گردن را كمي بالاتر بگيرند.
● كپلهاي افتاده يا بُز كپل:
زاويه مفاصل خرگوشي اين گونه اسبها حاده است و نميتوان آنها را آنقدر پرورش داد كه قوي شده و نهايت فعاليت را داشته باشند. آنها مناسب پرش نيستند و براي درساژ هم بايد با احتياط به طرف آنها رفت. اين چنين اسبهايي، پاهاي خود را به راحتي به زير ميكشند ولي فشار مضاعفي روي كمر خود وارد ميكنند كه مشكل زاست. آنها را همواره بايد با قدرت و حداقل تجمع به جلو حركت داد.
● نقص در پاها:
آموزش اين اسبها محتاطانه است. سوار كار بايد چگونگي كار با اين اسبها را دقيقاً برنامهريزي كرده باشد. هر دو نقيصه به يكسان فشار بيش از اندازه برروي مفاصل خرگوشي وارد ميكنند.
هر دو گونه بايد تمرينهاي تجمعي محدود داشته باشند. تجربه به من نشان داده كه با اسب مفصل گاوي ميتوان بيشتر كار كرد، چرا كه فرسايش اين نوع مفاصل كمتر از بقيه انواع مفاصل خرگوشي هستند.
با تمرينهاي روي دو محور و شانه به داخل ميتوان تعادل برقرار كرد، اما مشكل بتوان به درجاتي از موفقيت اطمينان داشت. در جائي كه ميتوان با اسب سالم كار كرد، بهتر است از كار كردن يا خريدن اسبهايي كه مشكل اندامي و اخلاقي دارند بپرهيزيم .
رفتار شناسي اسب
اسب دارای وجوه تمایز و مشخصاتی است که بخشی از طبیعت او هستند . رفتار و روش متمایز زندگی اش او را از سایر موجودات متمایز میکند .
قانون اطاعت از برتر یا سلسله مراتب برداشته شده از قانون حاکم بر جوامع ماکیانهاست که با نوک زدن به یکدیگر برتری خود را به رخ کشیده و ضعیف تر تسلیم شده و تمکین میکند.
در حال سواری ممکن است صدائی و یا حرکتی ناگهانی اسب را به جهیدن به طرف مخالف آن وادارد که اگر خطر ادامه داشته باشد ممکن است به سرعت چرخیده و رم کند.
مهمترین بازتاب ضربههای دردناک ماندگاری و خاطره ناخوشایند آنست که ممکن است نه فقط رم کند بلکه با الاکلنگ و یا سردست زدن سوار را به زمین بزند. الاکلنگ واکنشی است در قبال خطری از پشت ، که ممکن است ناشی از پریدن گرگی درند بر پشت اسبی بوده باشد. الاکلنگ را میتوان نشانی از شادی یا هیجان هم دانست .
▪ شیهه ملایم : این نوع صدا به هنگام هیجان و یا ایجاد تنشی شنیده میشود .
▪ هرهر: دعوت از اسبی در نزدیک . اظهار آشنائی با شخص نزدیک شونده و اظهار خوشحالی . به خصوص به هنگام دادن خوراک لذیذ.
▪ صدای خارج شده از دماغ: نشان دهنده هیجان ، خوشحالی است . ممکن است به عنوان اولین علائم ترس هم شنیده شود و یا اسب خواسته باشد دماغ خود را تمیز کند .
▪ شیهه جیغ مانند: نشان دهنده خشم ، پرخاش جوئی ، ترس و درد است .
▪ فرنه: به هنگام تعیین قلمرو و بو کردن پهن به گوش میرسد.
▪Below: نسق گیری ، معمولا به هنگام درگیری سیلمیها شنیده میشود.
▪ جیغ: صدای مادیان به هنگام فحلی و کرهها به هنگام بازی است و ممکن است مادیانی به هنگام تنبیه کره اش هم این صدا را خارج کند .
▪ آه: صدائی که میتواند نشان دهنده رضایت کامل و یا خستگی باشد .
صفحه قبل 1 صفحه بعد